تبلیغ یکتاپرستى و گذشتى دیگر


و این که یوسف در پیغام خود به شاه مصر و تحقیق از حال زنان ، نامى از زلیخا نبرد با این که وى اساس فتنه بود و گرفتارى هاى یوسف به دست وى انجام شده بود و نیز او بود که پاى زنان دیگر را به این ماجرا کشایند - دلیل دیگرى بر جوانمردى و گذشت او است که نمى خواست در این داستان نام زلیخا و شوهرش که چند سال سمت سرپرستى و کفالت او را به عهده داشتند، به میان آید و به خاطر اثبات پاک دامنى اش آنان را رسوا کرده و موضوع تقاضاى کام جویى نامشروع زلیخا و امتناع خود را دوباره زنده کند.
از این رو تنها به گوشه اى از ماجرا که تحقیق و بررسى آن بى گناهیش را اثبات مى کرد، اکتفا نمود و نام همسر عزیز مصر را به میان نیاورد. مطلب دیگرى که از جمله
ان ربى بکیدهن علیم به دست مى آید، این مطلب است که یوسف از این فرصت نیز بار دیگر براى رسالت الهى خود استفاده کرد و نام خداى یکتا و داناى به امور نهانى را به حساس ترین مقام سیاسى مصر و بزرگان و دانش مندان آن کشور گوشزد کرد و آیین و مرام خود را نیز به طور ضمنى به آنان خبر داد، یعنى آن پروردگار بزرگى که من او را خداى خویش مى دانم و پروردگار من است ، از نیرنگ زنان مصرى به خوبى آگاه است و علت بریدن دست هاى آن ها را مى داند، اما شما که به چنین خدایى ایمان ندارید، داستان را، تحقیق و بررسى کنید تا حقیقت بر شما مکشوف گردد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد