عیسى (ع) به قومى بگذشت . آنان را نزار و ضعیف دید . گفت: ((شما را چه رسیده است که چنین آشفتهاید؟ )) گفتند: (( از بیم عذاب خداىتعالى بگداختیم .)) گفت: ((حق است بر خداى تعالى که شما را از عذاب خود ایمن کند.)) و به قومى دیگر بگذشت نزارتر و ضعیفتر . گفت: ((شما را چه رسیده است؟ )) گفتند: (( آرزوى بهشت ما را بگداخت .)) گفت: (( حق است بر خداى تعالى که شما را به آرزوى خویش رساند.)) و به قومى دیگر بگذشت از این هر دو قوم، ضعیفتر و نزارتر و روى ایشان از نور مىتافت. گفت: (( شما را چه رسیده است؟ )) گفتند: (( ما را دوستى خداى تعالى بگداخت .)) با ایشان نشست و گفت: (( شمایید مقربان. خداوند مرا به همنشینى با شما فرمان داده است.))- غزالى، کیمیاى سعادت، ج 2، ص 571، با اندکى تغییر در الفاظ، در این معنا است، بیت زیر از سعدى: ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا حلوا به کسى ده که محبت نچشیده اس?
ابوالفضل
چهارشنبه 2 مردادماه سال 1387 ساعت 12:05 ق.ظ